شیشه‌ی عمر جمهوری اسلامی چیست؟ این حاکمیت برای نگهداری از شیشه‌ی عمرش، به چه تاکتیک‌ها و روش‌های سیاسی ـ جنایی متوسل می‌شود؟ آیا ابعاد این تاکتیک‌ها و روش‌ها به داخل کشور محدود می‌شود؟
عبارت «ناپدیدشدگان سیاسی» که روزگاری معرف دیکتاتوری فرانکو در اسپانیا و دیکتاتوری‌های آمریکای لاتین در ربودن مخالفان‌شان بود، چه رابطه‌یی با روش‌های سیاسی ـ جنایی اتاق فکر جمهوری اسلامی دارد؟
قاتلان ۱۵۰۰ کشته‌شده در قیام آبان ۱۳۹۸ کیست‌اند؟ قاتلان بیش از ۷۰۰ کشته‌شده در قیام ۱۴۰۱ کیست‌اند؟ قاتلان ۵۲ کودک کشته‌شده در قیام ۱۴۰۱ ایران کیست‌اند؟
حکایت خودکشی‌های زندانیان در زندان‌های جمهوری اسلامی چیست؟ چرا برخلاف فراخوان‌های مجامع حقوق بشری در این موارد، هیچ روشنگری و رفع ابهامی از جانب بازوهای ولی فقیه در قوه‌ی قضاییه صورت نمی‌گیرد؟ 
در ۴۴ سال گذشته چند هزار انسان توسط بازوهای ولی فقیه در ایران و خارج ایران ربوده، شکنجه و سربه‌نیست شده‌اند؟ چرا هیچ اطلاعی از سرنوشت این چندهزار در دست نیست‌؟ 
چرا در ۴۴ سال گذشته و هم‌اکنون هیچ ارگانی در جمهوری اسلامی مسؤلیت این ربودن‌ها، ناپدیدسازی‌ها و کشتارها را نپذیرفته‌ است؟ 
 
پاسخ همه‌ی این پرسش‌ها در جواب اولین سؤال این یادداشت است: شیشه‌ی عمر جمهوری اسلامی ولایت فقیهی = جنایت! جامعه‌ی ایران در قیام سراسری شهریور تا دی ۱۴۰۱ با عبور از تمامیت دیکتاتوری ولایی، این شیشه‌ی عمر را نشانه گرفته است و تا آن را نابود نکند، از قیام در انواع حضورها و ظهورها دست نمی‌کشد.
 
آدم‌ربایی چیست؟ آدم‌ربایی از منظر حقوق کیفری چنین تعریف شده است: «جابجایی غیرقانونی و بازداشت کردن یک فرد، خلاف خواسته‌اش». در تعریف پلیسی‌اش «انتقال یک شخص بدون رضایت او، از محلی به محل دیگر، با استفاده از زور، تهدید یا فریفتن،  آدم‌ربایی است».
آدم‌ربایی، شکنجه و حذف فیزیکی مخالفان، یکی از روش‌های جناییِ دیکتاتوری ولایت فقیهی در ۴۴ سال گذشته بوده است و کماکان بیش از گذشته ادامه دارد. چه کسانی به‌عنوان بازوهای ولی فقیه، این آدم‌ربایی‌ها را مرتکب می‌شوند؟ نیروهای وزارت اطلاعات، لباس‌‌شخصی‌ها، سپاه پاسداران و بسیجی‌ها تحت عنوان «سربازان گمنام امام زمان»!
 
چند نمونه‌ی زیر گزیده‌یی از بسیاری نمونه‌های آدم‌ربایی طی سه ماه اخیر هستند:
دکتر آیدا رستمی روز ۲۱ آذر حین انجام مأموریت پزشکی در رسیدگی به مجروحان در شهرک اکباتان ربوده و ناپدید شد و ۲۴ ساعت بعد جسد مثله شده‌اش را در بهشت زهرا جلو چشمان خانواده‌اش گذاشتند. 
دنیا فرهادی دانشجوی رشته معماری دانشگاه آزاد اهواز روز ۱۶ آذر بر روی پل کابلی اهواز مفقود و ناپدید شد. روز ۲۴ آذر جسد او در رودخانه کارون کشف شد.
 روز ۲۶ آذر یوسف مرادی در بندر کیاشهر گیلان توسط نیروهای امنیتی حکومت ربوده شد و هنوز از سرنوشت او خبری در دست نیست. مادرش بر روی اینترنت فراخوان به همیاری برای یافتن فرزندش داده است. مادرش در این فراخوان یادآوری کرده است که تمام ارگان‌های حکومتیِ شهر را زیر پا گذاشته ولی هیچ‌کس به او محل فرزندش را نمی‌گوید. وی تأکید می‌کند که همسایه‌ها و اهالی محل دیده‌اند پسرش را نیروهای امنیتی حکومت ربوده و برده‌اند.
در روز ۳ دی کانون بین‌المللی دانشگاهیان ایرانی طی نامه‌یی سرگشاده‌ به رؤسای دانشگاه‌ها از ربوده شدن بیش از۶۵۰ دانشجو در اعتراضات سراسری خبر داده است. در این نامه آمده است که فقط توانسته‌اند محل ۲۱ دانشجو را در زندان‌ها بیابند و از سرنوشت بقیه تا کنون خبری نیست. 
 
خبرهای فوق که همگی شیشه‌ی عمر نظام ولایت فقیه هستند، از یک‌طرف گویای نبرد عمیق و پردامنه جامعه‌ی ایران علیه تمامیت حاکمیت‌اند و از یک‌طرف فوریت هوشیاری ملی، اتحاد سراسری و داشتن راه کارهای مناسب را به‌عنوان بخشی از قیام تأکید می‌کنند.
خامنه‌ای که در تعادل قوای سیاسی داخلی و بین‌المللی، از قیام سراسری شکست قاطع خورده است، اکنون دزدیدن انسان‌ها، ربودن معترضین و ناپدید کردن نشانی آن‌ها را سیاست رعب‌افکنیِ اتاق فکر جمهوری اسلامی کرده است. اما جامعه‌یی که به‌وسعت ایران از تمامیت این نظام عبور کرده و سرنگونیِ آن، کف مطالبات قیام جاری‌اش شده است، مغلوب این بزدلی‌ها، رذالت‌ها، دنائت‌ها و پلشتی‌های قبیله‌ی درنده‌خویان ولایت فقیهی نخواهد شد. 
 
هم‌وطنان‌مان اکنون باید در قبال این استیصال نظام آخوندی که می‌خواهد با آدم‌ربایی، سیاست «النصر بالرعب» را شایع کند، تاکتیک‌های مناسب اتخاذ نمایند. لازم است تکی تردد نکنند. لازم است همواره رد هم‌دیگر را داشته باشند. لازم است برای هر تردد، طرح مشخص برای رفت و برگشت داشته باشند. در صورت لزوم با تولید کلیپ‌های کوتاه، از سلامت فیزیکی خود اطلاع‌رسانی کنند تا وزارت ننگین اطلاعات ملایان نتواند تاکتیک‌های رایج در این سه ماه را علیه شرکت‌کنندگان در قیام استفاده کند. 
 
با اراده‌یی همبسته،‌ با تسلط بر شرایط متحول‌شونده‌ی قیام، با هوشیاری ملی، اتحاد سراسری و داشتن راه کارهای مناسب، تاکتیک‌های بزدلان جانیِ جمهوری اسلامی را برهم زده و و این اراده‌ی جمعی، هوشیاری، اتحاد، شجاعت و خلاقیت را تضمین جام زهر اهریمن اشغالگر ایران و نیز استمرار قیام کنیم.