پس از یک قتل جانگداز و جگرسوز، در ایران چه اتفاقی افتاد که الآن ۶ روز است شعلهاش بالا و بالاتر میرود؟ پاسخ در حافظة مشترک یک ملت است.
حافظههای تکتک ما که از تصاویر سانسور، تحمیل، اجبار، تبعیض، چپاول، دروغ، دینفروشی و جنایات جمهوری اسلامی انباشته شده بود، در قتل جانگداز و جگرسوز مهسا امینی بههم پیوند خورد و عاطفههای آتشگرفته و حافظههای جداجدا، بههم رسیدند و مشترک شدند.
به همهی شهرها نگاه کنید؛ همه دارند همدیگر را پیدا میکنند، همه دارند از ضرورت اتحاد و همبستگی میگویند. این حافظههای مشترکاند که بههم پیوند خورده و ایران را توفانی کردهاند. این توفان هر روز گستردهتر، سراسریتر، متحدتر و همبستهتر بهجانب نقطة عبور از یک کمیت به یک کیفیت میرود.
نقطهی عبور و چرخش تعادل قوا
هر جنبش بزرگ اجتماعی در مقابل حاکمیت دیکتاتوریِ تا دندان مسلح، یک نقطهی عبور دارد. این نقطهی عبور را تمام جنبشهای بزرگ پیشین در جهان ما گواهی دادهاند.
هر جنبشی مراحل کمی دارد که از تجمع این مراحل، به مرحلة کیفی یعنی تغییر مدار تنظیم با نظام حاکم میرسد. در مرحلهی کیفی هم یک نقطة عبور لازم است تا تعادل قوای سیاسی و اجتماعی تماماً بهنفع جنبش آزادیخواهی بچرخد.
نقطة عبور، ریختن ترس عناصر انبوه جنبش در مقابل نیروی تا دندان مسلح دیکتاتور است. عامل تعیینکننده برای عبور از ترس و چرخش تعادل قوا بهنفع جنبش، اتحاد و همبستگی بر گرد خواسته و هدف مشترک است. این اتحاد، همان کابوس وحشت هر دیکتاتوری است که تمام تلاشش را برای سرکوب میکند تا این همبستگی شکل نگیرد.
کافیست با اتحاد و پشت هم بودن، میدان را خالی نکرد و عوامل مسلح دیکتاتور را پس زد و از صحنه خارج نمود. تداوم این پشت هم بودن و جابهجا نیروی میدانی دیکتاتور را پس زدن، رسیدن به نقطهی عبور و سرازیری بهجانب سقوط دیکتاتور است. ویژگی نقطهی عبور این است که وقتی محقق شود، نیروی اجتماعی مثل بهمن، بهجانب جنبش سرازیر خواهد شد.
اتحاد و همبستگی، رهنمود و تجارب تمام قیامهای پشت سرمان است. با این رهنمود، قیامها و خیزشها را به «نقطهی عبور» برسانیم. بیهیچ تردیدی، رسیدن به این نقطه، چشمانداز سقوط دیکتاتور خواهد بود.
یک مثلث سرنوشتساز
به مرحلهیی رسیدهایم که دیگر هیچ ابهامی در بین اقشار مردم در مورد حاکمیت ملایان باقی نمانده است. دیگر هیچ دستهبندی درون حاکمیت نمیتواند نقش فریب بازی کند. فقط پیشرفت و تحقق همبستگی سراسری با هدف مشترک سرنگونی جمهوری اسلامی در پیش رو است.
آزمون سیاسی هر فرد و جریانی در هماهنگ بودن با این پیشرفت مشترک ملی است. طرح شعارهای انحرافی از جانب برخی رسانهها و تلویزیونهای فارسیزبان با هدف سهمخواهی از خیزش مردم برای اهداف خود، تأمین نیات پلید دستگاه تبلیغاتی و وزارت اطلاعات ملایان است که مترصد منحرف کردن هدف قیام و سپس سرکوب آن هستند.
در پایان ششمین روز خیزش سراسری، به مرحلة آشکار شدن مسیر آینده رسیدهایم. پس خیلی حساس است و نیز خیلی هوشیاری میطلبد. دقت کنیم که پس از ششمین روز خیزش بیش از ۷۰ شهر، سه عامل مهم و تعیینکننده محقق شدند:
۱ــ تمرکز همهی شهرها روی مانع اصلی یعنی ولی فقیه و اصل ولایت فقیه.
۲ــ تأکید بر اتحاد و همبستگی ملی و سراسری.
۳ــ پیشتازی و نقش تعیینکنندهی زنان در پیش بردن جنبش علیه کل حاکمیت.
این مثلث را محور مسؤلیتشناسی و غیرت ملی کنیم. همهی فعالیتهایمان باید در این مثلث پیش برود. این مثلث باید مدام قویتر شود. این رمز پیروزی نهایی و سقوط حتمی دیکتاتوری ولایی است.
۳۰ شهریور ۱۴۰۱