پیشرفت مراحل یک قیام بزرگ را میتوان به حرکت در کوهستان و گذر از پیچوخمهای گوناگون تشبیه نمود که در هر خم و گردنهیی، رخدادهای پیشبینی ناشده ظاهر میشوند و در هر چشماندازی باید منتظر تحولی ناشناخته بود.
از آنجا که یک قیام بزرگ، در مبارزهیی همهجانبه با تضاد اصلی جامعه و مردم خود است، بنابراین باید «رخدادهای پیشبینی ناشده» و «تحول ناشناخته» را تاکتیکهای دشمن اصلی نامید.
واقعة زبانهکشیدن آتش از زندان اوین در شبانة ۲۳ مهر، یکی از تاکتیکهای دشمن اصلی در بستر یک قیام بزرگ است. نفس چنین رخدادی از جانب رژیم و ایادیاش در اوین، گویای ورود قیام سراسری مهر ۱۴۰۱ به یک مرحلة تکاملیِ دیگر در رودررویی با تاکتیکهای رژیم برای گریز از شعار ملی و محوریِ «مرگ بر خامنهای» و «مرگ بر دیکتاتور» در کف خیابانهای ایران است.
اتاق فکر نظام، پیام قیام و استراتژی آن را تمام و کمال دریافته است. این اتاق فکر یقین دارد که کف خیابانهای ایران در حال رقم زدن تعادل قوا به نفع جنبش بزرگ آزادیخواهی و برابریطلبی با شاخص نفی تمامیت نظام ولایت فقیه است. اتاق فکر نظام به دور زدن استراتژیِ سرنگونیخواهی قیام روی آورده تا تاکتیک دسیسهچینی در حواشی قیام را گسترش دهد. آتشسوزی در اوین و گزارشات متناقض رسانههای رژیم در علت وقوع آن، گواه شکست حاکمیت از قیام در این مرحله است.
پیرامون رخداد مهم اوین در بستر قیام سراسری، نکاتی قابل توجه هستند که ما را به ضرورت بیش از پیش تداوم قیام مجاب میکنند.
واقعة اوین، عکسالعمل شکست رژیم در متوقف کردن قیام طی یک ماه گذشته است. اتاق فکر نظام، جبران این شکست را در سوق دادن توجهات به اوین و نیز انتقام از زندانیان با هدف ایجاد شوک رعب در جامعه جسته است؛ چرا که «زندان اوین» سمبل و مظهر قدرت و سلطة دیکتاتوری ولاییست.
تمام شواهد موجود در ۲۴ ساعت پس از واقعة اوین، گواهی میدهند که قصد رژیم، ارتکاب جنایت و سپس انداختن آن به گردن زندانیان بوده است. [مثل تمام تاکتیکهای این رژیم در ارتکاب جنایات بزرگش طی ۴۰ سال گذشته؛ جنایات در مکه، قتل کشیشان مسیحی، انفجار حرم در مشهد، قتل عام در اشرف در ۱۰ شهریور ۹۲، خودکشی دادن زندانیان، آتش زدن پرچم ایران و قرآن و مساجد و نسبت دادن به قیامکنندگان و... .]
در همین واقعة اوین، کاشف بهعمل آمد که عدهیی از زندانیان وابسته به حاکمیت، یا به مرخصی رفته و به آنها گفتهاند فعلاً برنگردند یا تعدادیشان را به زندانهای دیگری منتقل نمودهاند. [یادآوری توضیحات یاسر هاشمی رفسنجانی درباره برادرش محمد که به مرخصی فرستاده شده و روز بازگشت، به وی گفتهاند فعلاً به اوین نیا!]
آیا دسیسة جنایتکارانه در اوین با کوشش کارگزاران و ایادی رژیم در بیرون و درون زندان خنثی و مهار شد؟ پاسخ واقعی به این پرسش را باید در قبل و بعد از هجوم مردم تهران بهجانب اوین داد. اگر مردم تهران با هوشیاری و اتحاد و حضور بهموقع اقدام نمیکردند، دسیسة جنایتکارانة رژیم محقق میشد. بنابراین همین تحول چند ساعته که از زیر نگاه و توجه مردم پنهان نماند و پاسخ سریع و فوری به دسیسة رژیم داده شد، گواهی میدهد که اتاق فکر فاسد نظام در واقعة اوین، شکستی سنگین از استمرار قیام سراسری و اتحاد و هوشیاری مردم خورد. از این روی، این واقعه بهتنهایی سرفصلی از تعادل قوای جدید را به نفع مردم و علیه حاکمیت رقم زد.
نتیجة دیگر این است که پاپوش اوین برای تحتالشعاع قرار دادن قیام سراسری، تمام دسیسههای در چشمانداز آینده را پیشاپیش سوزانده است. این دسیسه هم چند مدار بر هوشیاری مردم ایران در مواجه شدن با تاکتیکهای رژیم افزود. شاهد بودیم که علاوه بر سرازیر شدن جمعیتی متراکم بهطرف اوین، در خارج کشور هم ایرانیان آزاده و هواداران مقاومت به میدان افشاگری و روشنگری و دادخواهی شتافتند.
دسیسة حاکمیت آخوندی در اوین با تمام خسارتهای جبرانناپذیر جانی و جسمی که متوجه زندانیان نمود، بر ضرورت هوشیاری و بر استمرار قیام سراسری تا تحقق مطالبة محوریِ آن که کوتاه کردن سلطة اهریمنیِ جمهوری اسلامی است، تأکید بیش از پیش نمود. پاسخ به این دسیسه، چند گام بهپیش در استمرار و همهگیر شدن قیام است.
۲۴ مهر ۱۴۰۱