قیام ۱۴۰۱ با آثار گسترده‌ی سیاسی و اجتماعی‌اش در درون حاکمیت و در جامعه‌ی ایران، نگاه به قیام‌های پیش از آن ــ به‌طور خاص قیام آبان ۹۸ ــ را متفاوت کرده است. چرا؟ 

قیام ۱۴۰۱ اثری استراتژیک داشته است؛ یعنی اثر آن هنوز بر رژیم آخوندی بار است. از قضا یکی از علل جنگ‌افروزی  اخیر، اثر استراتژیک قیام ۱۴۰۱ بر سرنوشت محتوم این نظام در مواجه شدن ناگزیر با امر سرنگونی است. خروجی قیام ۱۴۰۱، تعیین تکلیف نهایی میان اکثریت قاطع جامعه‌ی ایران و حاکمیت ملایان است. 

دست‌آورد بازبینی قیام آبان ۹۸ را باید از این منظر مد نظر داشت؛ چرا که خروجی آن قیام با آثارش، منجر به مدار بالاتر قیام ۱۴۰۱ در تعیین تکلیف نهایی حاکمیت شد. 

اکنون نگاهی داریم به ویژه‌گی‌های آن قیام توفانی و برق‌آسا که آثار سیاسی و اجتماعی‌اش، راه به کیفیت استراتژیک قیام ۱۴۰۱ برد.

چهار سال پیش بر اثر گرانی بنزین، ناگهان روز ۲۴ آبان آتش‌فشانی از خشم علیه نظام طبقاتی‌ساز ولایت فقیه، بیش از ۱۹۳ شهر ایران را فراگرفت.

 توفان خشمی اجتماعی که دهه‌های متمادی زیر پوست شهرهای ایران متورم شده بود، در یک روز بر تبار دیکتاتوری ولایت فقیهی وزیدن گرفت. ناگهان صاعقه‌یی بر سنگرهای سرکوب‌گری، چپاول‌گری، غارت‌گری و نهادهای فاسد پشتیبانی‌کننده و نگاهدارنده‌ی دیکتاتوری آخوندی ‌فرود آمد. صاعقه‌، جوان بود و پرانرژی، شتاب‌گیرنده بود و گسترش‌یابنده. آن‌چنان تکثیر شد و شمارافزون، که طی دو روز، تمامیت نظام تا دندان مسلح ناجمهوری ولایی را به لبه‌ی پرتگاه سرنگونی کشاند. وحشتی که چشم‌انداز سرنگونی را تا پیش پای ولی فقیه آورد، سراپای ساختار و کارگزاران نظام را فراگرفت. ویژه‌گیِ ترکیبیِ این صاعقه سازمان‌یافته‌گی، هدف‌مند، ضدطبقاتی و تکامل‌یافته‌ی قیام‌های ۸۸ و ۹۶  بود. 

[یادآوری: در قیام دی ۱۳۹۶ ماجراهای هر دو جناح حاکمیت، تمام و پایان اعلام شد.]

ویژه‌گی قیام آبان ۱۳۹۸ را در محورهای زیر بازبینی می‌کنیم:

۱ـ علل بنیادین شعله‌ور شدن قیام با خصلت فورانی و توفانی، نشانه‌روی دو فساد ساختاری و موازی در حاکمیت بود: سرکوب سیاسی ـ چپاول‌گری اقتصادی.

۲ ـ با آن قیام، فصلی  ورق خورد که آثار سیاسی و اجتماعی‌اش، مهیا نمودن قیام بزرگ بعدی بود. کشاکش بی‌انقطاع آثار آن قیام میان مردم و حاکمیت، در قیام شهریورتا بهمن ۱۴۰۱ به کمال رسید.

۳ ـ مشروعیت مردمیِ قیام آبان ۹۸، درون حاکمیت آخوندی را متلاطم کرد و آن را دچار انشقاق و جنگ‌های باندی نمود. از آن پس خامنه‌ای مجبور به حذف کامل باند مغلوب از بالا و بدنه‌ی نظام شد. تبعات این جراحی بزرگ، موقعیت خامنه‌ای را در درون نظام  فروریخت و آثار آن هنوز جاری‌ست. 

۴ ـ قیام آبان ۹۸، نسل بالنده‌ی جوان را بر سکوی جهش به‌سوی آینده نشاند. پتانسیلی چنین دینامیک با چاشنیِ مهیای خشم اجتماعی، زیر پوست جامعه‌ی ایران گسترش یافت، به موعد ناگزیر در ۱۴۰۱ رسید و هم‌اکنون جریان دارد.

 ۵ ـ حجم جنایات تحت فرمان خامنه‌ای در قیام آبان ۹۸ ــ با ثبت ۱۵۰۰ کشته ــ جهشی به جوامع حقوق بشری علیه نظام آخوندی داد. شاهد بودیم که پرونده‌ی همیشه باز قتل‌عام شدگان تابستان ۶۷ مورد توجه بیشتری در مجامع سیاسی و حقوقی جهان واقع شد؛ طوری که جنبش دادخواهی را به سراسر ایران تعمیم داد. 

۶ ـ  امواج متراکم زندانی سیاسی و پدیده‌ی زندان و زندانی، آواری بر سر نظام ملایان شد. با هر قیامی، هزاران زندانی بر بحران زندان و زندانی در نظام زندان‌ساز ولایی افزوده‌ شدند. اکنون ناجمهوری آخوندی در زندان‌هایش با بحران چندین نسل از زنان و مردان زندانی سیاسی چنگ‌درچنگ است. 

۷ ـ اثر استراتژیک قیام آبان ۹۸ به تشکیل جبهه‌ی سیاسی ـ اجتماعی مردم ایران در مقابل حاکمیت انجامید. محصول این جبهه: سرنگونی‌خواهی به‌وسعت ایران.  

۸ ـ در چهار سال گذشته، خون ۱۵۰۰ گل سرخ آزادی در قیام آبان ۹۸ حتا یک روز هم گریبان ولی فقیه و اتاق فکر و کارگزاران نظام را رها نکرده است؛ خونی که در تار و پود جامعه‌ی ایران دویده و مردم و میهنی را مترصد لحظه‌ی موعود خیزش و خروش برای تعیین تکلیف نهایی حاکمیت اشغالگر ولایی نگاه داشته است.

 دست‌آوردهای برشمرده شده در محورهای بالا، آثار استراتژیک قیام آبان ۹۸ را تکیه‌گاه قیام بزرگ و سراسری در شهریور ۱۴۰۱ نمودند؛ قیامی که جامعه‌ی ایران را در مداری فراتر از قیام آبان ۹۸ به جبهه‌ی سرنگونی‌خواهیِ چندین میلیونی بالغ کرد. چنین است مراحل تکاملیِ قیام‌های دو دهه‌ی اخیر ایران که اکنون به مدار نهایی در نبرد پایانی میان جبهه‌ی خلق و ضد خلق رسیده است.    

 ۲۳ آبان ۱۴۰۲