تمامیت‌خواهی، گهواره‌ی زاد و ولد فساد است. وای اگر بر این تمامیت‌خواهی، دین‌پناهی ریاست کند و مذهب خاص تمامیت‌خواه، سلطه و زعامت گزیند. با این‌حال، فسادزایی و گسترش آن، طیف دارد و هر طیف، سرمنشأ یا آبشخور.

 

هیتلر بسیار تلاش می‌کرد فکر و اندیشه‌ی نازیسم را در مدارس و نظام آموزشی نشو و نما دهد تا نسل وفادار به فاشیسم و نازیسم، پرورده و تربیت شود. برای اتاق فکر نازیسم، استعداد و نخبگی مشمول آن‌هایی می‌شد که «سهمیه‌ی» نظام و ساختار فاشیسم می‌شدند. در این «سهمیه‌بندی»، استعداد و توان علمی و واقعیِ نخبگی هیچ جایی نداشت.

 

الگوبرداری از این نظام آموزشی در مدارس و دانشگاه‌های ایران، خاص ساختار آموزش و پرورش قسم‌خورده به اصل ولایت فقیه است. با چنین ساختاری‌ست که گروگان گرفتن علم و آموزش عالی، نیز عقیدتی و حکومتی کردن آن، سرمنشأ و آبشخور زاد و ولد انواع فسادها در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شده و گسترش یافته است. موریانه‌ی فساد و نابودی حرث و نسل از این‌جا شروع می‌شود؛ از دست‌اندازیِ تمامیت‌خواهی به جایی که کانون اندیشه و آگاهی و علم است.

 

روزانه و هفتگی شاهد آمارهای افزون‌شونده و حیرت‌آور تخریب محیط زیست، اندام‌فروشی، کودکان کار، گرانی، تورم، فرار مغزها، خشک شدن دریاچه‌ها و رودها، فرونشست زمین و...هستیم. علت همه‌ی این‌ها رشته‌ی ارتباطی با قبضه‌ی سیاسی ــ عقیدتیِ محیط علم و دانش توسط حاکمیت ملایان دارد.

بازتاب آثار این سیاست ضد بشری، به‌مثابه جنایت علیه علم و فرهنگ ــ که خمینی با کودتای ضد فرهنگی در بهار ۱۳۵۹ شروع‌کننده‌ی آن بود ــ اکنون به خانه‌ی رسانه‌ای نظام بازگشته است. افتضاح و به‌واقع جنایت چنان وسیع و سنگین است که حتی رسانه‌ی خودی نظام هم امیدی به بازگشت و بهبود نمی‌بیند: 

«افرادی که استعداد تحصیلی ندارند، صرفاً به‌دلیل رانت‌ها، سهمیه‌ها و امتیازات بر سر پست‌های حساس قرار می‌گیرند و در نقطه مقابل، افراد بااستعداد کنار گذاشته شوند...کشور از اندیشمندان تهی می‌شود. تربیت نسل متفکر سخت می‌نماید. بی‌عدالتیِ آموزشی در دورترین نقاط نیز احساس می‌شود. این وضعیت، ضرر جبران‌ناپذیری به پرورش نیروی انسانی ماهر و متخصص زده است... نظام آموزش امروز تجلی‌گاه پدیده شومی است که می‌توان با معرفی آموزش و پرورش و آموزش عالی ایران، نظام آموزش طبقاتی، گروهی و حرفه‌ای و رانتی را معرفی کرد.» (روزنامه ستاره صبح به‌نقل از یک استاد دانشگاه و جامعه‌شناس، ۲۳ مهر ۱۴۰۳) 

 

در ساختاری که رتبه‌های دانشگاهی، «غنائم جنگی» می‌شوند، آینده‌ی نسل مشتاق علم و دانش هم گروگان تمامیت‌خواهیِ اتاق فکر نظام ولایی می‌گردند. این چرخه همین‌جا متوقف نمی‌شود، چرا که سرچشمه‌ی فساد است و به «بخش‌های مدیریتی، آموزشی، بهداشت و درمان، فنی و مهندسی و حقوقی» سرایت می‌کند:

«از زمانی که رتبه‌های دانشگاهی را مثل غنائم در بین گروه‌های مختلف تقسیم کرده‌ایم میزان کارآمدی در بخش‌های مختلف مدیریتی، اداری، آموزشی، بهداشت و درمان، فنی و مهندسی، حقوقی و...کاهش پیدا کرده است. وقتی نااهلان بر سر کار می‌آیند، آنانی که استعداد و توانایی دارند به گوشه‌ای رانده می‌شوند.» (همان)

 

تبلیغات ولایی ــ آخوندی مدام در این شیپور می‌دمد که رسانه‌های استکباری و فضای مجازی علیه نظام مقدس ولایی سیاه‌نمایی می‌کنند. این هم گزارش واقعیت صحنه از زبان یک استاد دانشگاه و جامعه‌شناس که تیغ خالص‌سازی بر گردنش فرود نیامده است. او «شهروندان» و «زندگی» را رودرروی نظام می‌بیند و از نتیجه‌ی قطعیِ این رودررویی مطمئن است:

«شهروندان برای درک بی‌عدالتی، نیازی به رسانه‌های آن‌طرف آب ندارند. هر کسی در زندگی خود به اندازه‌ای که جفا دیده می‌تواند ظلم و بی‌عدالتی را درک کند. دین‌داران بپذیرند که این ظلم جایی دامن‌شان را می گیرد.» (همان)

۲۳ مهر ۱۴۰۳