یکی جاودانه می‌شود برای کشف دارویی نجات‌بخش انسان‌ها.

یکی جاودانه می‌شود به‌خاطر پخش نان و غذا میان قربانیان ثروت و قدرت.

یکی جاودانه می‌شود به‌خاطر پاسخ به سفارش مردم برای گفتن شعر زندگی‌شان.

یکی اسطوره می‌شود به‌خاطر پیوند هنرش در ورزش یا موسیقی یا ادبیات یا سینما با اخلاق و مروت و بودن کنار مردم و دوری از نامردمان.

یکی جاودانه می‌شود به‌خاطر کشفی علمی، هنری، ادبی و فرهنگی تا راه برای هزاران استعداد باز شود.

یکی اسطوره و جاودان می‌شود به‌خاطر آفریدن حماسه‌ی آزادی در مصاف با دیکتاتوری و بنده‌گی.

 

در ایران اشغال‌شده و آخوندزده هم تن ندادن به حجاب اجباری و جنایات برآمده از آن، جاودانه‌گی می‌آورد.

چطوری توی دفتر تاریخ بنویسیم که دختر و خواهرمان آرمیتا گراوند فقط به‌خاطر چند تار یا دسته‌یی مو کشته شد؟ این داغ و خون دل را به کجای تاریخ ببریم؟

 

اگر شنونده و پیام‌گیرنده‌ی تاریخ و پاسخ‌دهنده به آن باشیم، یک آن و یک روز هم نباید به جانیان و قاتلان مهسا امینی و آرمیتا گراوند فرصت تداوم حکومت داد. این مسؤلیت تاریخی و انسانیِ تمام ایرانیان است. این پیام خون مهسا امینی و آرمیتا گراوند است.

۶ آبان ۱۴۰۲