در عصر ارتباطات با وفور اطلاعات، کتاب، خبر و گزارش، خیلی عجیب مینماید که تهدید جدی، مطالعه نکردن و غرق شدن در سیر خودبهخودیِ رویدادها و جاذبههای گذرای مجازی است؛ آنقدر که روند بیسوادیِ تاریخی، فلسفی، سیاسی و فرهنگی، بر آگاهی و شناخت و باروریِ مغز غلبه میکند!
در چنین عصری، بدون داشتن برنامهی منظم و هدفمند مطالعاتی، مغلوب هجوم واقعیتهای ناگزیر روز، هفته، ماه و سال خواهیم شد.
در چنین عصری برای مطالعهی روزانه باید زمان تعیین کرد. بدون تعیین زمان، شلوغیِ حجم دادههای اینترنتی و زنجیر بودن واقعیتهای کاری و شغلی، روز و شب را بهمثابه ظرف و واحد زمان، میبلعند.
تجربههای عملی و رهنمود مدیریتهای زمان، گوشزد میکنند که بهترین زمانهای مطالعه بهترتیب اولویت، اول صبح پیش از شروع کار، قبل از شروع کار بعدازظهر و آخر شب هستند. در این سه زمانبندی، اول صبح تضمیندارتر و کارآمدتر است. کافیست صبح قبل از شروع کار، نیم ساعت یا سه نوبت پانزده دقیقهیی در صبح و ظهر و شب مطالعه کرد. آیا میتوانید تصور کنید که همین نیم ساعت یا چهلوپنج دقیقهی روزانه ــ باسرعت متوسط ــ سالی ۷۵۰۰ تا ۹ هزار صفحه کتاب خواهد شد؟ آیا میدانید که میانگین سرانهی مطالعهی روزانه در کشورهای اتحادیه اروپا ۵۵ دقیقه و در ژاپن ۹۰ دقیقه است؟
موضوعات و کتابهای دلخواهتان را انتخاب نموده، در جدولی یا صفحهیی بنویسید و مطالعهتان را از اول صبح شروع کنید؛ بهشرطی که در هر شرایطی به آن وفادار بمانید.
یادآوری: خواندن خبر و گزارش رویدادها که روزانه میآیند و میروند و همهشان ضرورتهای کاری هستند، مطالعهی منظم و هدفمند و ثمربخش محسوب نمیشود. عمر اینگونه خواندنیها یا شنیدنیها و دیدنیها، دو روز و چند روز بیشتر نیست و همراه با همان حوادثی که دربارهشان خوانده یا دیده یا شنیدهایم، تمام میشوند. اینها پس از چند روز به پستوهای راکد در حافظهی ما منتقل میشوند و بهمرور زمان از بین میروند یا حداکثر با نمونههای مشابهشان جایگزین میشوند.
مطالعه آن است که موضوعی مشخص را ــ مثلاً تاریخ، فلسفه، ایدئولوژی، جامعهشناسی، ادبیات، موسیقی، شعر، سیاسی و... ــ انتخاب کنیم و آن را متمرکز، مستمر و هدفمند ــ و چه بهتر همراه با یادداشتبرداری ــ تا انتها انجام دهیم.
مطالعه آن است که اطلاعات، شناخت، ثمر، نتیجه و سرمایهی پویا و ماندگار بدهد و به فرهنگسازی، تغییر و تقویت نگرش و تفکر و شکلگیری جهانبینی بینجامد.
مطالعه آن است که در مغز و حافظهی ما، در قفسهی خاص خودش قرار بگیرد، همواره تغذیه و افزوده شود و در زمینهی موضوعیِ خودش کارآمد باشد و محصول مادی و عینیِ اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، علمی و تخصصی بدهد.
مطالعه آن است که در شاهراه سرمایههای فکری و تاریخی و علمیِ بشر سفر مداوم داشته باشیم تا این سرمایهها به پرورش شخصیت و فرهنگسازی در راستای عبور مداوم از جبر و جهل به اختیار و آگاهی و آزادی بینجامد.
۲۳ مهر ۱۴۰۳