«روح زمانه» چیست؟ پیش از معرفی چند نمونه از روح زمانه در تاریخ اجتماعی جهان ما، دم دست‌ترین نشانیِ روح زمانه، خط سیر فکری هست که از چهار دهه پیش تا کنون، اهداف آن را با روشنگری‌ها، با پایداری‌ها در مبارزات، در زندان‌ها و با قیام‌ها در کف خیابان‌های ایران برای نفی نظام ولایت فقیه به‌عنوان اصلی‌ترین مانع «روح زمانه» پیش می‌برند.
 
نگاهی شتابان به اصلی‌ترین نشانه‌های «روح زمانه»
روح زمانه از دورترین نشانه‌های پیدایش حیات انسان، قابل مطالعه و شناخت است. اگر نخواهیم به چند میلیون سال قبل اشاره کنیم ــ که ظرفیت این یادداشت، پاسخگوی عرض و طول آن نیست ــ می‌توان از انقلاب کشاورزی در حدود ۱۳هزار سال قبل شروع کرد و تا سال ۲۰۲۲ / ۱۴۰۱ ادامه داد.
ــ با انقلاب کشاورزی، کیفیت ابزار تولید متحول شد. با این تحول که میزان تولید و دامنة ارتباطات گسترش یافت، مناسبات اجتماعی هم رو به تکامل نهاد. هر نیرویی که خود را با این تحول انطباق نمی‌داد، از گردونة پیشرفت و اثرگذاری خارج می‌شد. 
ــ جنبش رنسانس از قرن سیزدهم تا اوایل قرن شانزدهم اروپا ـ که به پیروزی رسید ـ روح زمانه‌یی بود که شیپور و ناقوس ورود جهان به عرصة «روشنگری» را نواخت. پیام آن، پایان عصر حاکمیت جزمیت و دگماتیسم کلیسا و ارتجاع سیاسیِ متحد و متکی به آن بود.
ــ انقلاب صنعتی ـ که از انگلستان شروع شد ـ در نیمة دوم قرن هجدهم و سه دهة نخست قرن نوزدهم، با رشد تکنولوژی، بنیاد ارتباطات جهانی را متحول کرد. این انقلاب باعث تکثیر و توزیع افکار برآمده از عصر روشنگری ـ روح زمانه ـ در سطح جهان شد. 
ــ انقلاب کبیر فرانسه در اواخر قرن هجدم، مادر واژة «آزادی» شد. از آن پس معیار «روح زمانه» همین واژه و ارزش‌های برآمده از گسترة معانیِ انسانی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگیِ آن بوده است. 
ــ افکار فلسفی ـ اقتصادی و جامعه‌شناسانة کارل مارکس در دهة دوم قرن بیستم، پیام اهمیت درک «فاصلة طبقاتی» را برای نخستین بار، جامة دولتی و سیاسی پوشاند و تقریباً نیمی از جهان را با پیام «مبارزة طبقاتی» ــ که «روح زمانه» شد ــ در یک جبهة سیاسی متحد نمود. 
ــ نیمة دوم قرن بیستم را با شاخص «انقلاب در ارتباطات» می‌شناسیم. بعد از جنگ جهانی دوم، کشف مادة خام «پروسسور» در ژاپن و عناصر مکمل آن در علوم الکترونیک، منجر به «انقلاب انفورماتیک» با ظهور کامپیوتر(رایانه) و سپس انفجار و توزیع اطلاعات با سرعت نور گشت. ماحصل سیاسی و اجتماعیِ این انقلاب ـ که پیام «روح زمانه»ی تمام نمونه‌های پیشین را در خود دارد ـ ورود جهان به »عصر رسانه» با شاخص گسترش بیش از پیش ضرورت «آزادی» و «دمکراسی» است. در عصر رسانه، حتا تکنیک و تاکتیک جنگ‌ها متحول شده‌اند. 
 
آزادی و دمکراسی؛ پاسخ به «روح زمانه» در قرن ۲۱
مشاهده می‌شود که «روح زمانه» در «عصر رسانه»، پیام گشایش و انبساط دارد. تنها پاسخ منطبق با این روح، آزادی و دمکراسی است. آزادی و دمکراسی، خواسته‌ها‌یی‌اند که چهار دهه است از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ تا مهر ۱۴۰۱، نسل به نسل برای تحقق آن‌ها به مصاف و هماوردی با نظام فقاهتیِ ملایان رفته‌اند و می‌روند. 
آن‌چه اکنون پرداختن به چنین مقدمة طولانی را مجاب کرده است، از یک‌طرف دینامیک بودن «روح زمانه» متناسب با تکامل ابزار تولید و ارتباطات و از طرف دیگر شکست قاطع جمهوری اسلامی از «روح زمانه» و تقلای عبث برای دور زدن آن با تاکتیک‌های ابلهانه است.
 
نظام ولایت فقیه در مجازات اتودینامیک از تجسم تاریخیِ «روح زمانه»
 جدیدترین نسل نوخواه ایران با تکیه بر مبارزات نسل‌ها در این چهار دهه، در پی «نفی کامل نظام فاسد جمهوری اسلامی» و جایگزینی با آزادی و دمکراسی است، اما کارگزاران دست‌آموز ولی فقیه را یابوی «راه کار برون‌رفت از وضع موجود» و «اصلاح کارکردها» برده است! این یابوسواری در حالی است که مردم ایران از دی ۱۳۹۶ با رساترین پیام به کل حاکمیت ـ و حتا به طرف‌حساب‌های جهانی حاکمیت ـ اعلام کردند که از اصولگرا و اصلاح‌گرا عبور نموده‌اند و در هر قیامی تا مهر ۱۴۰۱ فریاد می‌زنند «هدف، کل نظامه».
به دو نمونه از آویختن به کرباس از هم دریدة اصلاحات برای گریز از تحقق اهداف «روح زمانه» که در قیام اخیر با شتاب پیش می‌رود، توجه کنید؛ با این یادآوری که ساختار نظام آخوندی آن‌قدر فاسد و مندرس شده است که حتا با همین چند راه کار هم فرو خواهد ریخت. دقت کنید: 
روزنامه حکومتی مستقل، ۲۷ مهر ۱۴۰۱: «برای برون رفت از وضع موجود، توجه به نکات زیر ضروری است:
ــ جدی گرفتن معضلاتی مثل رفتارهای سازمان‌های امنیتی و انتظامی و اداری با مردم.  
ــ بررسی نتایج اجرایی بعضی از قوانین و مقررات مثل گشت ارشاد و ستاد امر به معروف. در وضع فعلی مشاهده می‌شود که عملکرد گشت ارشاد باعث افزایش بدحجابی در کشور شده است.
ــ اولویت دادن به اقداماتی مثل کاهش حجم زندانیان، رفع مسدودسازی از اینترنت و شبکه‌های مجازی.
ــ بازخوانی و به‌روزرسانی فهم متولیان و تصمیم‌گیرندگان و قانون‌گذاران از مبانی و مناسک دینی».
 
رسانة دیگر حکومتی ضمن اذعان به «آسان نبودن اصلاح امور» در مقابل «نسل جوان که از مرز خطر عبور کرده»، فیلش هوای اعتراف به «شنیدن صدای اعتراض مردم» و «اصلاح نحوة مدیریت» کرده است:
 روزنامه آرمان، ۲۷ مهر ۱۴۰۱: 
  «امروز صحبت از اصلاح امور و همراه کردن جامعه و به‌خصوص نسل جوان که به اطلاعات آزاد و دانش روز دسترسی دارد کار آسانی نیست. این در حالی است که بیمار ما نیز مدت‌هاست از مرز خطر عبور کرده است. 
مسئولان جامعه باید در یک اقدام شجاعانه به صورت رسمی اعلام کنند که صدای اعتراض مردم شنیده شده است و مسئولان به دنبال اصلاح کارکرد نحوه مدیریت جامعه هستند».
 
این دست‌وپازدن‌ها هیچ مفهوم و پیامی جز مجازات سرسخت اتودینامیک از «روح زمانه» ندارند که با شاخص‌های عصر رسانه، ضرورت آزادی و دمکراسی جریان دارند. تجسم این مجازات و «روح زمانه»، پیوندی تاریخی در کف خیابان‌های ایران یافته‌اند تا «نظام فاسد جمهوری اسلامی را سرنگون کنند».

۲۸ مهر ۱۴۰۱