سیرک خروجیِ کاندیداهای ریاست جمهوری رژیم گویای موقعیت کلی نظام در بین خودشان است. تأکید بر بین خودشان، از این بابت است که اوضاع بین اکثر مردم ایران و حاکمیت آخوندی، دیریست تعیین تکلیف شده است و نیاز به ورود به آن و تحلیل و تشریح نیست.
شکی نیست که اوضاع فعلی رژیم نتیجهی پایداری و مبارزهی چندین نسل از دههی۶۰ تا کنون و قیامهای دو دههی اخیر میباشد و هرگز امری فیالبداهه و خودبهخودی نیست. آنچه این روزها در حاکمیت ملایان پیرامون کاندیداها و بکشبکش میان آنها شاهدیم، نتیجهی ضربات پایداریها و مبارزات و قیامها از بیرون و فسادهای نهادینه و ذاتی از درون است.
به لیست کاندیداها از خروجیِ شورای نگهبان که مینگریم، جز ماترک تتمهی آزمایش پسدادهی دورههای پیشین نمیبینیم؛ یکی با حداکثر جلادی و جنایت آزمایش پسداد، یکی در آرایش دادن چهرهی نظام ولایت فقیه با عنوان بیمسمای اصلاحاتچی در سمت کارچرخانی رژیم ایفای نقش نمود.
خامنهای از طریق بازوی استصوابیاش اینبار مجبور شد فتیله را اندکی پایین بکشد تا زمینهی بازارگرمی نمایش ۸ تیر را تدارک ببیند. همین امر گویای این واقعیت است که معیار شورای نگهبان درست عین قوهی قضاییه، اصلاً قانون و حقوق نیست، بلکه صوابدید منافع سیاسیِ روز نظام است. از اینرو مقامات بالای نظام که همگی قسمخوردهی اصل ولایت فقیه هستند، یکبار بازیچهی تیغ شورای نگهبان میشوند، بار دیگر زیرسبیلی رد میشوند.
اکنون دست خالی خامنهای در جایگزینیِ مهرهیی مثل رئیسی، سیرک فعلیِ کاندیدا را مفتضحتر از دورههای قبلی کرده است.
اصلاحاتچیهای ضمیمهی نظام به نقش گوسالهی سامری خود بازگشته تا برای نمایش حکومت، بازار گرمی کنند. پیداست که بهطور خاص پس از قیام دی ۱۳۹۶ برای اینان هیچ راه جز خزیدن زیر قبا و عبای ولی فقیه باقی نمانده است تا بلکه از ماترک جنایات و استثمار ولی فقیه، پیزوری برایشان کنار بگذارند. ولی فقیه اما مثل همیشه از این بوزینهگان و دلقکها سود نمایشی میبرد و سپس در پشت صحنه سراغ کارشان میفرستد.
از بازیهای درونی مهرههای نظام که همواره جز سیرکی مهوع نبوده و نیست، بگذریم آنچه اما در جبههی مردم اهمیت دارد، «نه» بزرگ به نمایش ضد انتخابات حاکمیت و تحریم سراسری آن است. اگر قرار باشد انتخابی درکار باشد، همین است. همین سوختبار برای قیام و انقلاب تا سرنگونی...
۲۲ خرداد ۱۴۰۲