اعدام، زیست‌بوم نظام ولایت فقیه شده است. 
اعدام، اکسیژن غیرقابل جایگزین سر پا بودن چنین ساختار سیاسی ــ جنسیتی ــ‌ مذهبی است.
اعدام، تاکتیک محوریِ «از این ستون به آن ستون فرج» یک دیکتاتور به آخر خط رسیده برای بیرون کشیدن پایش از دایره‌ی سرنگونی‌خواهی اکثریت مردم ایران است.
 
به موازات چرخه‌ی ننگ حکومت اعدام، مهاجرت و فرار مغزها از ایران، رودخانه‌های سیلاب‌شده‌ی‌ گریزان از حاکمیت ملایان شده‌اند، خط فقر شتاب صعودی می‌گیرد، قیمت دلار سقف می‌شکند و ارزش تومان ایران، برگ خشک رهاشده در باد و پشیز می‌گردد. 
شل و سفت کردن اعدام‌های موسمی و فصلی توسط اتاق فکر نظام آخوندی، به‌طور دقیق گویای غیرحقوقی و غیرقضایی بودن چنین حکم‌هایی است. این اعدام‌های موسمی و فصلی متناسب با اوج و فرود قیام‌های سرنگونی‌خواهی، توسط اتاق فکر نظام برنامه‌ریزی و به‌فرموده، توسط قضاییه‌ی تحت امر ولی فقیه اجرایی می‌شوند.
 
هر اعدام، خشتی از خشم و کینه‌ی ملتی را بر خشت‌های تا به فلک‌رفته‌ی پیشین می‌افزاید؛ چرا که در هفت ماه گذشته دو جبهه تبدیل به دو خط متمایز و تعیین‌کننده‌ی بین جبهه‌ی خلق و ضد خلق با عقبه‌ها و هم‌سویان و هم‌مواضع‌شان شده است. مسأله میان اکثریت مردم و حاکمیت این است. 
هر اعدام، موضع جبهه‌ی «بی‌شرف» در مقابل برافراخته‌گان «شرف» در فلات ایران‌زمین و در مقابل زندان‌های نظام آخوندی است.    
 
با قیام ۱۴۰۱ و امتداد آن، حاکمیت ملایان گرفتار دو چالش‌ روزافزون ریزش و تشدید تضادهای غول‌آسا در درون خود شده است. بنابراین اعدام، شلیک نظام برای جلوگیری از تسخیر شدن مواضع سیاسی و نظامی آن توسط جبهه‌ی جامعه است. خصلت این اعدام‌ها دفاع زبونانه و ناگزیر برای جلوگیری از پیشروی حداکثریِ قیام است؛ به‌خصوص که کارت‌های بازی‌ سیاسی با عروسک‌های کوکی ارتجاع و استعمار در خارج کشور علیه پیشروی قیام، سوخته است. 
 
بنابراین مسأله به یک جنگ تمام‌عیار میان فوران خشم یک جامعه با تمامیت یک اشغالگر کشیده شده است. مسأله این است که «شرار سوز دل» یک جامعه، به ابرقدرت عاطفی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی انجامیده است. گو که ولی فقیه و اعدام‌زیان کل نظام پلید قرون وسطایی، «دو صد کوه» اعدام از دهه‌ی ۶۰ تا کنون بر پا کرده باشند؛ وقتی جامعه‌یی با نسل‌های پیاپیِ قیام در قیام، از این کوه‌ها گذشته و بگذرد، این اعدام‌های موسمی و فصلی را «کاه»ی در کام توفان کنند. کوره‌ی توفانی که هر اعدامی، هیزم بسافزون‌دمنده بر حجم و توفش آن خواهد بود. مسأله ایران ۱۴۰۲ میان اکثریت مردم ایران و حاکمیت ملایان این است.
 
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲