خروجی قیام ۱۴۰۱ منجر به رقم خوردن چنین دسته‌بندی شده است: 
ــ دسته‌ی حاکمیت آخوندی.
ــ دسته‌ی به‌اصطلاح اصلاح‌طلبان با پیوست نایاک و سلطنت‌طلبان. [اخیراً ساواکی‌ها به این دسته افزوده شده‌اند.]
ــ دسته‌ی چشم‌دوختگان به فروپاشی حکومت آخوندی در طول زمان. 
ــ دسته‌ی سرنگونی‌خواهان با خط و سیاست «نه شیخ، نه شاه».  
 
اصل پایه و نخستین: اصلی‌ترین سرمایه‌های مردمی و ملی در صحنه‌ی سیاسی ایران با محور آزادی، برابری، دموکراسی و نفی هرگونه دیکتاتوری، در قیام ۱۴۰۱ واقع است. 
 
در بررسی سابقه و سرمایه‌های سه دسته، تاریخ ۴۴ سال گذشته چنین گزارش داده است:
سابقه و سرمایه‌ی طبقه‌ی حاکم
سرکوب آزادی‌های فردی، اجتماعی، عقیده، بیان، قلم، انتقاد، پوشش، تجمع، اعتراض. 
کشتار هزاران مخالف عقیدتی. 
تحمیل دین و طبقه‌ی روحانی. 
صدور ترور و سرمایه‌های ایران تحت عنوان صدور اسلام و انقلاب! 
چالش‌برانگیزترین چپاول در سیاست زیست‌محیطی. 
زن‌ستیزی عقیدتی، تمامیت‌خواهی سیاسی، تمامیت‌خواری اقتصادی.
گستردن افسارگسیخته‌ترین فقر و تباهی زندگی و اخلاق و فرهنگ.
قیام‌های چهار دهه‌ی گذشته و قیام ۱۴۰۱ پاسخ به چنین سابقه و کارنامه‌یی.
 
سابقه و سرمایه‌ی دسته‌ی اصلاح‌طلبان و سلطنت‌طلبان
اینان یا زادگان دیکتاتورهایند یا همراهان آن‌ها. اصلاح‌طلبان از پهلوی خمینی درآمدند؛ همان سرکوب‌گران و بازجویان حرفه‌یی دهه‌ی ۶۰. به‌در بردن نظام آخوندی از زیر ضرب دادخواهی‌های مردم و فشارهای بین‌المللی. راه انداختن بساط رمالی تحت عنوان «اصلاحات» برای فریب مردم ایران با هدف نجات رژیم و خریدن عمر برای آن. پیشبرد خط شیطان‌سازی علیه هر گروه و تشکل مبارز در ۴۴ سال گذشته. یاری‌رسانی به بقایای سلطنت پهلوی برای مخدوش و مشوش کردن صحنه‌ی سیاسی ایران. راه انداختن «نایاک» برای یاری‌رسانی بین‌المللی به مماشات با نظام آخوندی با هدف جلوگیری از قیام و انقلاب علیه نظام ولایت فقیه.
رضا پهلوی تمام عمرش قربان‌صدقه‌ی سپاه پاسداران رفته است. او تا قیام ۱۳۹۶ هرگز  تلاشی سیاسی نداشته و دنبال زندگی شخصی و خوش‌گذرانی‌هایش با پول ‌غارت‌شده‌ی مردم ایران بود. دور و بری‌های رضا پهلوی همواره اعضای «نایاک»‌، ریزشی‌های ج. ا و ساواکی‌ها بوده است. 
این دسته مبارزات قومیت‌ها علیه دیکتاتوری‌ها را تجزیه‌طلبی تعبیر کرده و خواهان سرکوب آنان است.
این دسته با علم کردن جلادان ساواک، به‌طور آشکار نشان داده‌اند که هیچ «شعور سیاسی» ندارد. شاخص فقدان «شعور سیاسی» این دسته، حرکت زیر عنوان ننگین سلطنت پهلوی و ساواک جلاد آن است که منفور تمام آزادی‌خواهان و دموکرات‌های اصیل در تاریخ ۸۰ سال گذشته‌ی ایران بوده است و توسط مردم ایران در بهمن ۱۳۵۷ نفی تاریخی شد.
 
سابقه و سرمایه‌ی دسته‌ی «نه شاه، نه شیخ»
اینان ادامه‌دهندگان جنبش‌های ضد دیکتاتوری از مشروطیت تا سقوط سلطنت و تا هم‌اکنون هستند.  
این دسته به‌طور خاص از ۲۳ بهمن ۵۷ تا کنون تمام تلاش و مبارزه‌اش را بر دو اصل اولویت «آزادی» و «مرزبندی قاطع با دیکتاتوری ولایت فقیهی» نهاده است. این دسته ۴۴ سال است از بالای «دار»ها، میدان‌های تیرباران و قتل عام، ترورهای حکومتی، آدم‌ربایی حکومتی، سانسور حکومتی و شیطان‌سازی‌های حکومتی گذشته است. این دسته ۴۴ سال است محرومیت‌های خانوادگی و شغلی و مالی و تحصیلی و استقرار، آوارگی‌های مداوم در داخل و خارج کشور و نیز اتهام‌های برخی کشورها را به‌دلیل مماشات دولت‌هایشان با حکومت آخوندی تاب آورده است. این دسته هرگز با مماشات با ملایان و بازی سیاسی تحت عنوان بی‌مسمای اصلاحات، هم‌سویی نکرد، بلکه همواره آن را افشا کرده و در میان ایرانیان و مجامع بین‌المللی روشنگری نموده است. 
این دسته حق خودمختاری قومیت‌ها در چهارچوب استقلال و تمامیت ارضی ایران را به‌رسمیت می‌شناسد و از مبارزات آنان علیه دیکتاتوری‌های شاهی و شیخی حمایت کرده است.
 
آزمایش جامعه‌ی ایران
تاریخ ۴۴ سال گذشته گواهی می‌دهد که سابقه و سرمایه‌ی نیروها در صحنه‌ی سیاسی کنونیِ ایران چنین است. این سابقه و سرمایه، می‌گویند جامعه‌ی ایران در معرض یک آزمایش تاریخی برای رقم زدن سرنوشت خود واقع شده است. جامعه‌یی که با سنگین‌ترین بها، دو دیکتاتوری شاهی و شیخی را تجربه کرده و با به میدان آوردن تجارب عبور از این دو دیکتاتوری، کیفیت آینده‌‌اش را تعیین خواهد نمود.
 
۲ اسفند ۱۴۰۱