جستوجو در شعر، ادبیات، فرهنگ و در دنیای سیاست، ما را به ۱۰ محور زیر یا بخشی از آنها برای داشتن معیار سنجش افراد و گروههای اجتماعی و سیاسی راهنمایی میکند؛
در زمینههای ملی، فرهنگی، ادبی و هنری:
۱ ـ انسانشمول بودن این فعالیتها و آفرینشها و منطبق بودنشان با خواستههای مشترک طیفهای گوناگون یک جامعه.
۲ ـ داشتن یک آرمان ملی، فرهنگی، سیاسی با ویژگی مشترک بودنشان میان همهی انسانها. مثلاً آرمان آزادی، آرمان یگانگی، آرمان برابری، آرمان عدالت اجتماعی، آرمان نفی طبقات و نفی استثمار و...
در زمینهی سیاسی و اجتماعی:
۳ ـ اصلی و فرعی کردن تضادهای سیاسی و اجتماعی داخلی و متناسب با آنها اصلی و فرعی کردن تضادهای بینالمللی.
۴ ـ مرزبندی داشتن با تضاد اصلی و هرگز عدول نکردن از آن، موقتی و پراگماتیستی تنظیم نکردن با آن. تشخیص دادن مواضع و رفتار و گفتار همسو و خدمتگزار به سیاست دیکتاتور مسلط.
۵ ـ گریز از مجادله با عقاید و باورهای دیگران و آنها را عمده نکردن.
۶ ـ در یک جامعهی سنتی با باورهای گوناگون، کاری به پوشش دیگران نداشتن و حق انتخاب را برای همهی انسانها بهرسمیت شناختن.
۷ ـ گرفتار دعواهای شوونیستی و قومیتگرایی نشدن.
۸ ـ دوری جستن از بگومگوهای بیهودهی سیاسی و دعواهای زرگری و حیدرنعمتی که تضاد اصلی را به حاشیه میبرد.
۹ ـ داشتن پرنسیپهای اخلاقی و فرهنگی در مناسبات سیاسی و اجتماعی با دیگران اعم از افراد یا گروههای سیاسی.
۱۰ ـ پرداختن عملیِ بهای فردی و تشکیلاتیِ همهی محورهای فوق در راستای تحقق هدف اصلی: نفی دیکتاتوری حاکم و تحقق آزادی و برابری و دموکراسی.
اینها معیارهای اصالت، فرهنگ، هدفمندی، پرنسیپ و اصولی بودن در تمام موضوعات هر انسان و گروه اجتماعی هستند. بهجاست نسلهای دهههای ۶۰ و ۷۰ و ۸۰ با این معیارهای دهگانه، کارنامهی تمام دستاندرکاران فردی و گروهی از فردای ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ تا کنون [بهار ۱۴۰۲] را مورد بازبینی، بررسی و تحقیق قرار دهند.
بیشک هماینک برای اتحاد و همبستگی در راستای سرنگونی نظام ولایت فقیه، همین معیارها میتوانند مبنای نسبی جهت محک تمام جریانات در صحنهی سیاسی ایران باشند.