سقوط شتابان دیکتاتوری حاکم بر سوریه، دارای پیام‌ها و معانی مهم و تأمل‌برانگیز در راستای مبارزه برای سرنگونی دیکتاتوری ولایت فقیهی است. 

دیکتاتور سوریه به‌طور خاص در دوازه سال گذشته، بر دریایی از خون ریخته بر خاک سوریه سر پا مانده بود. دریای خونی که حاکمیت سوریه و نظام آخوندی و هم‌دستان‌شان علیه مردم و مخالفان آن‌ها جاری کردند؛ دریای خونی که هزینة سلاح و تدارکات و نیروی خون‌ریز آن، از جانب خامنه‌ای با سرقت از سرمایه‌های میلیاردی و تریلیاردیِ مردم ایران تأمین شد. دریای خونی که توجیه جنایت‌کارانه‌اش «دفاع از حرم» و «عمق استراتژیک» حکومت ولایی، ولی هدف‌اش حفظ نظام در تهران بود. 

ارتباط تنگاتنگ و منافع مشترک حاکمیت سوریه و نظام آخوندها، آثار سقوط دیکتاتور سوریه را به‌طور مستقیم به همزاد و اصلی‌ترین پشتیبان آن در تهران ربط می‌دهد. از این‌رو معنا و پیام این سقوط شتابان، تحولی جدید با ربط مستقیم به سرنگونی حاکمیت ولایت فقیه را بیش از همیشه بارز می‌نماید. 

هانا آرنت فیلسوف سیاسی آلمانی گفته بود: «دیکتاتورها تا ۱۵ دقیقه قبل از سقوط‌شان، می‌گویند همه‌چیز عادی و تحت کنترل است».

سرنوشت مشترک همه‌ی دیکتاتورها، درستیِ نظر هانا آرنت را نشان می‌دهد.

ــ آن‌چه طی حدود دو هفته شتاب گرفت و در پایتخت سوریه رخ داد و به‌ نتیجه رسید، گواهی می‌دهد که سرنگونی دیکتاتورها همواره مشروط به کیفیت «سازماندهی» و «قاطعیت» است. این تجربه را در قیام‌های دو دهة اخیر ایران هم شاهد بوده‌ایم که با تمام کیفیت اثربخشیِ سیاسی و اجتماعی‌شان، یکی از کمبودهای اصلی‌، فقدان سازماندهی در برابر دیکتاتوری آخوندی بود.

ــ سقوط شتابان در سوریه نشان داد که موفقیت یا شکست سیاست دیکتاتورها همواره تحت‌الشعاع «تعادل قوای سیاسی داخلی و بین‌المللی» است. در این تعادل قوا، کوچک‌ترین تغییر علیه آن‌ها، بساط پرهیبت اما پوشالی‌شان را درهم خواهد پیچید.

ــ این سقوط نشان داد که دیکتاتورها در هنگام ضرورت، هرگز پشت هم را نگه نمی‌دارند. مشاهده شد که نظام ملایان به‌دلیل بالا بودن تعادل قوای داخلی و بین‌المللی علیه آن، چه بی‌سر و صدا از سوریه بیرون رفت و آن‌‌همه ادعاهای جنایت‌کارانه‌ی «مدافعان حرم» و «عمق استراتژیک» و «استان سی‌وپنجم» را به‌خاطر حفظ نظام در تهران، کنار گذاشت. 

ــ این سقوط نشان داد که پتانسیل خشم مردم علیه یک حاکمیت، هرگز تحت هیچ شرایطی کاهش نمی‌یابد و در وعده‌گاه پیوند با تغییر ناگزیر، فوران می‌کند و زرادخانه‌های دیکتاتورها هم در مقابل‌ خشم و همبستگی مردم، پشیزی نیستند.

ــ این سقوط شتابان نشان داد که نان‌خورهای دیکتاتوری سوریه و نظام ملایان در ارتش و انتظامی و بسیج و ...، به‌شدت اسیر جهت باد هستند و در لحظه‌ی موعود ظهور چشم‌انداز تغییر بزرگ علیه حاکمیت مستقر، نشانی از «وفاداری» نخواهد بود و به‌سرعت از هم وامی‌روند و تسلیم می‌شوند. 

ــ این سقوط شتابان بار دیگر به‌عنوان درسی تاریخی، اثبات نمود که راه حل نجات ایران از دیکتاتوری ولایی ــ آخوندی، تنها در «سازماندهی» و «قاطعیت» است و بس. برای هدر ندادن انرژی‌ها و امیدها و از دست ندادن «زمان»، ایمان بیاوریم به این دو عامل سرنوشت‌ساز یک ملت در مقابل دیکتاتوری.

 

ایران‌زمین هم‌اکنون تمام سرمایه‌های لازم و تجارب مکفی برای شتاب بخشیدن به امر سرنگونی حکومت آخوندی را دارد:

 خشم مشترک، سراسری و مردمی علیه دیکتاتوری، گسترده‌ترین زمینة سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در میهن ما می‌باشد. 

جامعه‌ای عبور کرده از چهار قیام بزرگ طی بیست‌وپنج سال گذشته، کیفی‌ترین سرمایه برای همبستگی ملی را دارد. 

کانون‌های شورشی به‌عنوان کیفی‌ترین نیروهای سازماندهی‌شده با تجارب چندین ساله، مهیای جذب و تکثیر هزاران کانون شورشی در سراسر ایران هستند. 

نظام آخوندی گرفتار تلاطم و تشتت بی‌همتا در طول عمر خود شده و با فروریختن نیابتی‌های منطقه‌ای ــ که مهم‌ترین عمق و دامنة آن سوریه بود ــ‌ دچار مجازات اتودینامیک جنگ‌افروزی و تروریسم شده است. رسانه‌های حکومتی دو روز است که آثار وحشت آن را بارز می‌کنند. یکی‌یکی دارند اعتراف می‌کنند که خامنه‌ای چه سرمایه‌گذاری کلان، اما پوشال برای دست‌آورد هیچ کرده است.

«سازماندهی» و «قاطعیت»، ضروری‌ترین امور برآمده از درس‌های قیام‌های گذشته برای سرنگونیِ محتوم و لایتغیر حاکمیت آخوندی هستند. این امور باید از پس تجربة عینی و مادیِ تحول شتابان در سوریه، نصب‌العین خیزش و قیام در ایران‌زمین گردند.

۱۹ آذر ۱۴۰۳