دوستت دارم
وقتی به حرمت «موسیقی»
نجیب و راست قامت
دستانت را چلیپا می‌کنی.

دوستت دارم
وقتی به حرمت «سنتور» و «پیانو»
چشمانت را با وقار می‌بندی.

دوستت دارم
وقتی به حرمت «گیتار» و «تنبور»
در ستیغ آرزوهایت پلک نمی‌زنی.

دوستت دارم
وقتی به حرمت «تار» و «ویولن»
با دسته گلی
به ارکستر خاطره‌هایت می‌روی.

دوستت دارم
وقتی به حرمت ارکستر عشق
نام‌هایی را که موسیقی‌ات دادند
با تبسم و اشکت می‌نویسی...

دوستت دارم
وقتی به حرمت شقایق
سمفونی آزادی را
برای گهواره‌ی زمین نجوا می‌کنی.

دوستدارانه می‌اندیشمت
با یقینی که دوست داشتنت را
موسیقی‌ترین ترنم است...