آیا ایران‌زمین از پس ۱۱ روز خیزش و قیام مستمر و سراسری، به آستانة انقلاب اجتماعی نزدیک می‌شود؟
در پایان روز یازدهم، با نثار ۲۰۰ سرو محبوب آزادی و اسارت بیش از ۱۰هزار مشتاق رهایی ایران از اشغالگران ولایی، هنوز جنبش آزادی و برابری در تکاپوی شورمند و هماوردی بی‌توقف با تمامیت جمهوری اسلامی است. تا همین‌جای این تکاپو و هماوردی، کارگزاران نظام اعتراف کرده‌اند که نسل شورشی کف خیابان، نیروهای سرکوب‌گر را مستأصل و خسته کرده‌ است.
 
چنین موقعیتی بین جنبش آزادی‌خواهی مردم ایران و نظام ملایان در حالی تحقق یافته است که فراموش نمی‌کنیم خامنه‌ای در یک تصفیة بزرگ باندی، رئیسی را گماشت تا به‌زعم خود، بحران‌های لاعلاج اقتصادی و سپس سیاسی رژیم را سامان بدهد. خامنه‌ای و باند تابعه‌اش تمام تلاش‌شان را کردند که نان و معیشت و ارزاق را مشکلات اصلی و دست‌وپاگیر مردم کنند تا مردم تحت فشار طاقت‌فرسای ناشی از این مشکلات، از خیر آزادی، برابری و حقوق اجتماعی و سیاسی‌شان بگذرد؛ اما بنا بر رسم دیرین همة دیکتاتورها، آن‌چه که هرگز به‌حساب نمی‌آید، زخم‌های عمیق روحی و روانی و عاطفی مردمان بر اثر سرکوب و سانسور و اختناق است. وقتی این زخم‌ها به‌هم می‌پیوندند، خواب سکرآور دیکتاتورها را درهم می‌شکنند و از سودای پاسخ به نیاز روحی و روانی و عاطفی‌شان که همانا آزادی، برابری، دمکراسی و حقوق بشر است، کوتاه نمی‌آیند.
اکنون چنین معادله‌یی میان مردم ایران و رژیم ملایان در حال رقم خوردن است که مردم هرچه گل سرخ محبوب آزادی نثار می‌کنند، از ارادة ملی میلیونیِ خویش انرژی و فکر و توانمندی آزاد می‌نمایید.   
 
دو ویژگی‌ بارز خیزش و قیام سراسری اخیر که تا امروز ۴ مهر ادامه دارد، آزاد کردن افکار، انرژی‌ها و توانمندی‌ها و نیز گسترش همبستگی ملی است. یکی از دست‌آوردهای این آزادسازی‌ها، پیام‌های پیاپی همبستگی با خیزش و قیام و دوری از جمهوری اسلامی توسط استادان دانشگاه‌ها، هنرمندان، نویسندگان، شاعران، ورزش‌کاران و سینماگران است. دست‌آورد دیگر، حضور هزاران نفره‌ی ایرانیان در برلین[آلمان]، تورنتو[کانادا]، بروکسل[بلژیک]، لندن[انگلیس] و استرالیا برای حمایت از خیزش و قیام در ایران است.
 
این تحولات از یک‌طرف گویای حجم حیرت‌انگیز جنایات جمهوری اسلامی و آثار آن در بیداری وجدان‌های انسانی برای تعیین تکلیف خود با این حاکمیت و از طرفی دیگر بیان بلوغ خیزش و قیام به مدار اثرگذاری اجتماعی و ملی است.
همه‌ی این تحولات امیدبخش دارند ندا می‌دهند که خیزش و قیام شهریور و مهر ۱۴۰۱ به‌جانب قله‌ی خود، یعنی در وهلة نخست، ریختن هیمنة ترس و سپس شکستن نهاییِ طلسم اختناق پیش می‌رود. این همان آستانه‌یی است که بزرگ‌ترین آزادسازی فکر و انرژی و توانمندی را به روانه شدن سیل عنصر اجتماعی به کف خیابان، در مقابل دیکتاتوری ولایی بالغ خواهد نمود.
 
سیر صعودیِ تحولات این ۱۱ روز گواهی می‌دهد که تداوم‌شان، ایران‌زمین را گام به گام به جانب رسیدن به آستانة انقلاب بزرگ اجتماعی سوق می‌دهد.
همایون باد استمرار خیزش و قیام با گشودن پیاپی پنجره‌های همبستگی تا تحقق انقلاب بزرگ اجتماعی در راستای سرنگونی محتوم حاکمیت قرون وسطایی ولایت فقیه.

۴ مهر ۱۴۰۱