در دو سه هفته‌ی گذشته که جنگ در غزه و اسرائیل ادامه داشته است، بارها بر روی اینترنت شاهد گردش و تکرار این پرسش بوده‌ایم که «چرا در ایران هیچ تظاهراتی در حمایت از فلسطین برگزار نمی‌شود؟». 

آیا نقطه‌ی شروع پاسخ به این پرسش می‌تواند بهتر و جامع‌تر از این شعار مردم ایران در قیام‌ها و اعتراضات صنفی باشد که همواره فریاد زده‌اند: «دشمن ما همین‌جاست ــ دروغ می‌گن آمریکاست»؟

در آن سوی طیف این پاسخ، آیا تمام سرمایه‌ی عمر حاکمیت آخوندی، جز دمیدن بر حداکثر دجالیت سیاسی و عوام‌فریبانه تحت عناوین «دشمن، دشمن»، «استکبارستیزی»، «جنگ کفر و اسلام»، «جنگ مسلمان و یهود» و از این قبیل شعارها و تبلیغ‌های میان‌تهی بوده است؟

هم این دجال‌گری‌های پروپاگاندی و هم آن پاسخ تجربی و مرزکشیِ اکثریت قاطع مردم ایران با تمامیت نظام ملایان، یک تصویر جامع را از علت مغلوب نشدن جامعه‌ی ایران به جنگ‌افروزی‌های اخیر رژیم، آشکار و بیان می‌کنند. 

آیا این رژیم با تمام هیاهوهایی که پیرامون حمایت از حق مردم فلسطین و آزادی قدس در این ۴۵ سال هوا کرده است و می‌کند، فی‌الواقع یک گروه کوچک از مردم فلسطین را پناه و اسکان داده است؟ آیا از آن میلیاردمیلیارد دلار و تومان و دینار که خرج موشک و تجهیزات و تأمین زندگی عناصر حزب‌الله لبنان و حماس کرده است، یک دلار و تومان و دینار را به خانواده‌ها و خاصه کودکان آواره‌ی فلسطین داده است؟ آیا این رژیم، هنگام محاصره‌ی شهر رام‌الله که زنده‌یاد یاسر عرفات در آن‌جا مستقر بود، یک پیام حمایت‌آمیز و یک فعالیت دیپلماتیک در حمایت از حق مردم فلسطین و رهبری مشروع و در محاصره‌ی آن انجام داد؟

همین الآن که مردم فلسطین در غزه قربانی جنایات جنگی ناخواسته شده‌اند و با انواع داغ‌های استخوان‌سوز و رنج‌های جان‌کاه مواجهند، چرا از خامنه‌ای تا دولت گماشته‌اش، تا بنیاد به‌اصطلاح شهید یک ندای پناه دادن و پذیرفتن هزاران فلسطینیِ آواره و بی‌خانمان درنمی‌آید؟ 

چرا از تریبون‌ نمازهای جمعه‌ی نظام، یک فراخوان اسکان فلسطینی‌ها درنمی‌آید؟ 

چرا از سپاه قدس که آن‌قدر مشتاق تسلیح و تجهیز برخی گروه‌های فلسطینی نیابتیِ نظام است و پول نفت و گاز و صادرات ایران را خرج آن‌ها می‌کند، یک دینار حمایت‌آمیز از مردم غزه و یک اردوگاه اسکان برای آنان برنمی‌آید؟ 

مگر بحران تاریخی فلسطین و اسرائیل از منظر اتاق فکر نظام ولایی ــ آخوندی، جز وسیله و بهانه‌یی برای مسلمان و یهود کردن، جز محملی برای صدور بحران‌های داخلی و ایرانیِ حاکمیت ولایت فقیه و جز پوش توسعه‌طلبیِ سیاسی و مذهبی و ساخت پایگاه حفاظتی برای نظام بوده است؟ هفته پیش آخوند علم‌الهدی در نماز جمعه مشهد گفت: «جنگ در غزه، جنگ اسلام و کفر است. ما در این جنگ مسؤلیت داریم، نباید بی‌تفاوت باشیم»!

آیا در حدود ۷۵ سالی که از بحران فلسطین و اسرائیل می‌گذرد، از مردم فلسطین شنیده‌ایم و در سندی ثبت شده است که این بحران، بحران اسلام و کفر است؟ چرا چند دوجین امام جمعه نمی‌روند در غزه، جنگ اسلام علیه کفر کنند؟

آیا این پاسخ‌ها و پرسش‌های صریح و روشن را قاطبه‌ی مردم ایران در ۴۵ سال گذشته، هم تجربی و هم تئوریک، خوب خوب درنیافته‌اند؟ از نگاه هر ناظر بی‌طرف، آیا حقیقتاً جوهر و مغز شعار «دشمن ما همین‌جاست ــ دروغ می‌گن آمریکاست»، بیان پاسخ صریح و میلیونی مردم ایران و اوج آگاهی‌شان به ۴۵ سال دجال‌گری مذهبی، دروغ سیاسی، نیرنگ اخلاقی، جنایت ضد بشری و چپاول‌گریِ نجومی در پوش حمایت از مردم فلسطین و آزادسازی قدس نیست؟

آیا به‌راستی مردمانی که تا مغز استخوان‌شان به این غبن و خیانت پی برده‌اند، حق ندارند پیکان جنگ واقعی‌‌شان را رو به بیت ولی فقیه و تمامیت نظام بگیرند و با قیام و انقلاب‌شان، سر مار ولایت را با ‌قاطع‌ترین عزم و اراده‌ی ملی بکوبند؟ آیا این راه حل، یکی از بزرگ‌ترین خدمت‌ها و راهگشایی‌ها برای حل تاریخی بحران فلسطین نیست؟

مسأله‌ی فلسطین از دیرباز یک موضوع انسانی و ملی در منظر تمام آزاده‌گان و بشریت شریف جهان بوده است. حل نهایی آن ــ با اراده و راه کار رهبری مشروع و ملی و مردمان آن ــ یکی از زخم‌های خون‌بار در کانون بحران‌های خاورمیانه و بخشی مهم از بحران‌ سیاسی و تاریخی جهان است.

مردم ایران هم از دیرباز در ورای حاکمیت‌های دیکتاتوری شاهی و شیخی، نسبت به حل این بحران، ارادت انسانی به مردم محروم و بی‌پناه و بدون کشور فلسطین داشته‌اند و دارند.

نتیجه‌گیری و خلاصه‌ی پاسخ‌ها این است که تمام شگردهای عوام‌فریبانه‌ی مذهبی و سیاسیِ نظام ملایان، نزد مردم ایران لو رفته است و بازارگرمی‌های دین‌پناهیِ آخوندی و بازی‌های سیاسی اتاق فکر آن را در انواعش به پشیزی نمی‌گیرند، که علیه آن عمل می‌کنند.

 اکنون نیز مردم ایران با هوشیاری ستودنی، هرگز در دام دجال‌گری حاکمیت آخوندی برای سوءاستفاده از مسأله‌ی فلسطین پای نمی‌نهند. تحریم تمام نمایشات و تظاهرات دجال‌گرانه و عوام‌فریبانه‌ی این رژیم پیرامون جنگ جاری، بخشی از جنگ واقعیِ اکثریت مردم ایران و تداوم قیام برای طرد، نفی و سرنگونی محتوم نظام خائن به آرمان و اتحاد مردم فلسطین است. 

۱۵ آبان ۱۴۰۲