تحولات انسان‌شمول اجتماعی که بر رخ‌دادهای هم‌زمان و پس از خود، تأثیرات ژرف و گسترده می‌نهند، کنش‌های پیش‌بینی‌ناشده، ناگهانی و خلق‌الساعه نیستند؛ این تحولات، قدمتی طولانی و ریشه‌هایی گسترده در بستر تاریخ سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگیِ سرزمین خود دارند. 
یکی از این تحولات انسان‌شمول و همه‌جانبه، خیزش و قیام سراسری از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ تا هم‌اکنون در ایران‌زمین است. صفت انسان‌شمولِ این تحول را می‌توان از آثار همه‌جانبه‌‌اش در زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی حس نمود. نگاه کنید به آثار جذب‌کنندة این خیزش و قیام در میان تمام اقشار جامعة ایران با تنوع گرایش‌ها، صنوف و قومیت‌ها. همة این‌ها تا زمان نوشتن همین یادداشت، در حال قیام و نیز ابراز همبستگی با این تحول بزرگ و سراسری هستند.
 
با این مقدمه در معرفی اثرگذاریِ تحولات انسان‌شمول اجتماعی، این پرسش پیش می‌آید که چرا خیزش و قیام اخیر، این همه کشش و جاذبة همبستگی پیرامون خود پراکند و در مقابل، چرا با این حجم و گستردگی، موجب انزوای شتابان حاکمیت ولایت فقیه در میان تمام اقشار جامعة ایران با تنوع گرایش‌ها، صنوف و قومیت‌هایش شد؟ 
پاسخ را باید در ماهیت این خیزش، خروش و قیام و برافراشته شدن آن بر شانه‌های تحولات هم‌ذات، هم‌پیوند و زمینه‌سازهایش در بستر تاریخ معاصر ایران ــ به‌طور خاص و ویژه از بهمن ۱۳۵۷ تا کنون ــ جست.
 
ماهیت خیزش و قیام سراسریِ اخیر، آزادی‌خواهی و برابری‌طلبی با کاکل ضد تمامیت‌خواهیِ سیاسی و مذهبی است. این ماهیت، فی‌البداهه و خلق‌الساعه تکوین نیافته است. همة پدیده‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی چنین‌اند؛ یعنی در جریان تکامل طبیعی، زیستی و اجتماعیِ خود، خصوصیاتی را جذب و کسب می‌کنند که پس از تثبیت شدن، معرف ذات و هویت‌شان می‌گردد.
 
بنابراین ماهیت آزادی‌خواهی و برابری‌طلبیِ خیزش و قیام سراسریِ شهریور و مهر ۱۴۰۱، بر زمینة سلسله خیزش‌ها و قیام‌های ماقبل خود، تکامل‌یافته و سپس ویژگی‌های خود را کسب نموده است. این روند تکاملی را می‌توان این‌طور تعبیر نمود: تجمع مبارزات و خاطره‌های نسل‌های پیشین و نیز آثار جنایات دیکتاتورها علیه این نسل‌ها،‌ به نسل‌های پسین سرایت کرده است؛ آنگاه تلاقیِ این مبارزات و خاطره‌های مشترک، به سرمایه‌های نسل جدید برای مصاف با دیکتاتوری و تمامیت‌خواهی می‌افزایند.
این‌ها دارایی‌های مشترک تمام نسل‌های مبارزاتی و انقلابی در مصاف با دیکتاتوری‌های موروثی هستند. هر نسلی بر شانة دارایی‌های مبارزاتیِ نسل پیشین خود، تکامل می‌یابد.
آن‌چه تمایز بین نسل‌هاست، تفاوت ارزش‌ها به‌دلیل پیشرفت در تحولات علوم اجتماعی و تکنولوژی است که منجر به تغییر فرهنگ‌ می‌شود؛ اما در این تحول هم، هر نسل جدید مبارز و شورشی و انقلابی، بر شانة آفریده‌ها، سرمایه‌ها و آگاهی‌های نسل‌ متناظر پیشین خود، به انطباق با شرایط تحول‌یافتة جدید دست می‌یابد.
 
این‌‌گونه بوده است که نسل شورشیِ دهه‌های ۷۰ و ۸۰ در ایران کنونی بر شانة نسل قبل از خود در دهة سراسر مبارزه و حماسة۶۰ ایستاده و مبارزات، رنج‌ها و راهگشایی‌های پیشتازان مجاهد و مبارز آن دهه بعلاوة حجم حیرت‌انگیز جنایات دیکتاتوری ولایی، زمینه‌ساز خیزش و خروش و شورش و قیام آن شده است. این سلسله را می‌توان تا زمان مشروطه در ۱۲۰ سال پیش، نسل به نسل نشانه‌گذاری نمود و اثرپذیری و تمایز فرهنگی هر نسل را برشمرد.
 
این نگاه جامعه‌شناسانه به کیفیت توالیِ نسل‌های مبارز و شورشی و پیشتاز، ما را هم به فهم جایگاه نسل زنان و مردان دهة هفتادی و هشتادی در رقم زدن تحول بزرگ شهریور و مهر ۱۴۰۱ علیه حاکمیت اشغالگر ولایت فقیهی نایل می‌کند و هم به قدرشناسیِ شایسته از نسل‌های عاشق و محبوب آزادی رهنمون می‌شود که مشعل‌داران تاریک‌ترین دهه‌های روح‌شکن و خون‌بار بیش از چهار دهة گذشته بوده‌اند؛ ستارگانی‌ که روز به روز در ظلام این چهار دهه درخشیدند، بنفشه‌های رویانده در منجمدترین اتمسفر سیاسی ۴۰ سال گذشته را به نسل‌های ۷۰ و ۸۰ هدیه کردند، زمستان سلطة اهریمن بدکیش ولایی را در اذهان وارثان‌شان شکستند و دارایی‌های مبارزاتی، حماسی و عاشقانه‌شان را به مردم و نسل‌های کنونی هدیه نمودند و اینک نیز همراه با نسل شورشیِ دهة ۷۰ و ۸۰، رقم‌زنندة تحول بزرگ انسان‌شمول اجتماعی در ایران‌زمین هستند.
در آن گرداب و دریاهای توفان
نشد دنیا خبردار از تو ایران
درون آینه، ابلیسِ سرمست
 به سور مرگ سرو و لاله بنشست
بیادآور شب هجر و جدایی
 بیادآور كجا بودی، كجایی...
 
به رستاخیز آزادی بپاخیز
در ایران شور آزادی برانگیز
كمك كن تا که این خاک گهربار
 رها سازیم از شیخ تبردار
رسول و  ناجی این سرزمین باش
تبسم بر رخ ایرا‌ن‌زمین باش...

سعید عبداللهی
۶ مهر ۱۴۰۱