کدام ابلیس واژه در دهان شعرم گذاشت؟
ــ آب را با طناب
قافیه کنم
چنار را با «دار»
برگ را با مرگ
زن را با تن
یاس را با داس
ماه را با آه
چراغ را با داغ
محبوب را با مصلوب
رندان را با زندان
نور را با گور
اخلاق را با شلاق
ایران را با ویران ــ
دستانت را به واژهها بده
نجاتدهنده اینجاست؛
بیا شعر بیحجاب بفهمیم
شعری بیدربار
شعری بیولایت
شعری بیجنسیت
شعری بینژاد
شعر بیتکلف
شعر بیتملک
شعر بیتنزه
شعر بیحجاب
«شعر بیدروغ
«شعر بینقاب»
شعری شعرتر...!
نجاتدهنده
واژه است...!
[این شعر هنوز جای گسترش دارد.]
۲۳ شهریور ۱۴۰۱