پندار خوشم بود که فردا خوش باد
آنک برسد موسم بیداری و داد
میرفت امید آزادی ما تا به فلک
افسوس که شیخ آمد و بر باد بداد...!
گمگشتهی محبوب من ای آزادی!
ای غايب و محجوب من ای آزادی!
هر جا كه نظر كنم شقايق با توست
ای عاشق مصلوب من ای آزادی!
در ياد جهان ز عشق تو غوغاهاست
از هر طرفم به نام تو آواهاست
خونبازی ما و تو چرا؟ آزادی!
از چيست ميان من و تو درياهاست؟
تا تنگ نگيرم به برت، آزادی
تا جان ننيوشد سخنت، آزادی
آرام نگيرم ز فراق تو دمی
تا بوسه نگيرم ز لبت، آزادی...