آن‌چه بر سر دانشجو و دانشگاه ایران آمد، بر سناریویی سوار بود که خمینی برنامه‌ریز و هدایت‌کنندة آن بود. 

خمینی برای رسیدن به قدرت و حکومت، در پاریس وعده‌های دموکراسی و آزادی می‌داد و بساط فریب و تزویر و دروغ پهن می‌کرد؛ و هنگامی که به ولایت فقیهی‌اش رسید، به تمام آن مصاحبه‌ها و وعده‌ها و امید دادن‌ها به مردم ایران خیانت کرد و سودای سانسور، زندان، اختناق و قتل عام را پیشه کرد. 

 در پاریس که بود، همیشه در ایرادهایی که در امر آموزش و دانشگاه می‌گرفت، تلاش می‌کرد خودش را مصلح و آینده‌نگر جلوه دهد تا دامنة بساط فریبش را گسترده‌تر کند و چشم‌ها را به حیرت وادارد! 

اکنون نظرات و حرف‌های خمینی را قبل و بعد از پیروزی قیام ۵۷ می‌خوانیم تا ببینیم سرچشمة کودتا علیه دانشگاه‌های ایران از کجا آب می‌خورد. 

 

حرف‌های خمینی در نجف و پاریس درباره دانشگاه‌های ایران:

«ـ اگر دانشگاه ما یک دانشگاه صحیحی بود، جوان‌های ما را که در دانشگاه می‌خواهند حرف حقی بزنند، خفه نمی‌کردند. دانشگاهی که بر آن حکومت کنند، دانشگاه نمی‌شود. محیط علم باید آزاد باشد. (نجف، ۶ مهر ۱۳۵۶)

ـ دانشگاه که مرکز علم و سازنده آینده ملت است، تعطیل است. نمی‌گذارند کارش را بکند. می‌ریزند توی آن، زن و مردش را می‌زنند، زخمی می‌کنند یا می‌گیرند و می‌برند. در حبس‌ها دانشجو را می‌زنند و می‌کشند. (نوفل لوشاتو، ۲۰ مهر ۱۳۵۷)

ـ اساتید دانشگاه‌ها نمی‌توانند آن‌طور که می‌خواهند به کار خودشان ادامه دهند. دانشجویان دانشگاه‌ها هم نمی‌توانند به کار خودشان آن‌طور که می‌خواهند ادامه بدهند. دولت برای تحمیل قدرت خودش تشبث می‌کند به یک عده چماق به‌دست. هرگونه آزادی را از دانشجویان گرفته‌اند. (نوفل لوشاتو، ۲ آبان ۱۳۵۷)

ـ مدارس ما غالباً نیمه تعطیل هستند یا تعطیل. وقتی هم که اشتغال داشته باشند، دستور این است که آزادی کلام و آزادی اظهار عقیده در آن‌ها وجود نداشته باشند و رجال روشنفکر در آن‌ها فعالیتی نکنند. (مصاحبه با تلویزیون فرانسه، پاریس، ۶ آبان ۱۳۵۷)». (سایت چه خبر از ایران، مقاله «ادبیات خمینی قبل و بعد از انقلاب در مورد دانشگاه»)

 

حرف‌های خمینی در قم و تهران درباره دانشگاه‌های ایران:

«ـ ما هرچه می‌کشیم از این طبقه است که ادعا می‌کنند دانشگاه رفته‌ایم، روشنفکریم و حقوقدانیم. هر چه ما می‌کشیم از این‌ها است. (قم، ۱ مرداد ۱۳۵۸)

ـ منافقین هی می‌گویند مغزها دارند فرار می‌کنند. به جهنم که فرار می‌کنند. این دانشگاه رفته‌ها، این‌ها که همه‌اش دم از علم و تمدن غرب می‌زنند، بگذارید بروند. ما این علم و دانش غرب را نمی‌خواهیم. اگر شما هم می‌دانید که در این‌جا جایتان نیست، فرار کنید. راهتان باز است. (جماران، ۸ آبان ۱۳۵۸)

ـ ریشه تمام مصیبت‌هایی که تا کنون برای بشر پیش آمده از دانشگاه‌ها بوده است. از این تخصص‌های دانشگاهی بوده است...همه مصیبت‌هایی که در دنیا پیدا شده از متفکرین و متخصصین دانشگاه‌ها بوده است. کشور ما را همین دانشگاه‌ها به دامن ابرقدرت‌ها کشاندند.  حالا شما می‌نشینید و می‌نویسید که چرا دانشگاه تعطیل است؟ اگر به اسلام علاقه دارید، بدانید که خطر دانشگاه از خطر بمب خوشه‌ای بالاتر است. (دیدار با دفتر تحکیم وحدت حوزه و دانشگاه، ۲۷ آذر ۱۳۵۹)

ـ ما دانشگاهی که شعارش این باشد که می‌خواهیم ایران متمدن و آباد داشته باشیم و رو به تمدن بزرگ برویم را نمی‌خواهیم. (دیدار با نمایندگان مجلس، ۶ خرداد ۱۳۶۰)». (سایت چه خبر از ایران، مقاله «ادبیات خمینی قبل و بعد از انقلاب در مورد دانشگاه»)